روایت مادرانی که با از خودگذشتگی نمونه شدند/ از مادر شهید همت تا مادر شهیدان کفیلی
تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۰۶۳۳۸
خبرگزاری فارس اصفهان، مرضیه عسگری؛ «مادر» و «مادری کردن» تنها واژهای است که با شنیدن آن، معنای مهربانی و از خودگذشتگی در ذهن متبادر میشود. بارها در آیهها و روایتهای دینی بر اهمیت و ارزش مادر بودن تأکید شده است. پیامبر(ص) در روایتی میفرماید: «بهشت در زیر پای مادران است»؛ جملهای که هر زنی با شنیدن آن به مادر شدن و مادر بودن خود میبالد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در رساله حقوق امام سجاد(ع) با تبیین حق مادر مواجه میشویم که متذکر شده است: «حق مادرت این است که بدانی او به گونهای تو را حمل کرده است که هیچ کس چنین لطفی به دیگری نمیکرد و او تو را حفظ و نگهبانی میکرد و باکی نداشت که خود گرسنه باشد و تو را سیر سازد و خود تشنه باشد و تو را سیراب سازد و خود برهنه باشد و تو را بپوشاند و خود در معرض تابش شدید آفتاب باشد؛ ولی برای تو سایهای از محبت ایجاد کند و خود رنج بیداری کشد؛ ولی آسایش تو را فراهم سازد و از سرما و گرما حفظت کند تا از آن او باشی. پس هر آینه توان سپاسگزاری او را نداری، مگر به کمک خدا و مددرسانی او.»
نگاه ویژه به زن در جمهوری اسلامی
نگاه ویژه به زن در جمهوری اسلامی باعث شده است که «در هیچ دورهای مانند امروز، زنان محقق، دانشمند، متفکر، ادیب، هنرمند و فعال در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی در کشور وجود نداشته است.» رهبر فرزانه انقلاب، با انتقاد از نگاه غلط غرب که سعی دارد زن را از ویژگی فطری خود دور سازد و به کپی دوم مرد تبدیل کند میفرمایند: «این نگاه، کسر شأن زنان است؛ چرا که «زن کامل» بودن در مواردی از «مرد کامل» بودن هم بالاتر و پر ارزشتر است».رهبر معظم انقلاب همچنین میفرمایند، «تأکید اسلام بر اهمیت بینظیر نقش زن در خانواده، به هیچ وجه به معنای مخالفت با حضور زنان در عرصههای مختلف نیست، بلکه به معنای اصالت و اولویت «نقش مادری و همسری» در مقابل دیگر فعالیتها و نقشهاست.
در روز مادر بر آن شدیم تا خصوصیات و برخی مصادیق مادران نمونه بیان کنیم، مادرانی که با ایثار و از خودگذشتگی فرزندان خود را در راه دفاع از انقلاب و نظام تقدیم کردند و یا همسران جانبازی که علاوه بر پرستاری زینبوار از جانبازان، وظیفه خطیر تربیت فرزندان را نیز بر عهده داشتهاند.
روایت مادری که میدانست، قرار است رنجهای زیادی برای فرزندش بکشد
حاجیه خانم نصرت همت، مادر شهید حاج محمد ابراهیم همت، اگرچه زنی آرام و با صلابت بود، اما چه کسی از بیقراری درون او خبر داشت وقتی هر سال همزمان با سالگرد شهادت فرزندش، به خاطر میآورد که چطور آن لحظه آفتابی روزهای نزدیک به بهار در اسفند ۶۲ یکباره یخ زد و زندگی حاجیه خانم را برای همیشه زمستانی کرد؛ لحظهای که به جای فرزند، خبر شهادتش آمد.
آن روزها در تب و تاب خانهتکانی نوروز بود تا در روزهای استراحت فرزند رزمندهاش، همه چیز تمیز و آرامبخش باشد. روزهایی که هر لحظه انتظار آمدنش را میکشید، اما پس از آن فقط قاب عکسهای محمدابراهیم بودند که برایشان مادری میکرد. مادر شهید همت از همان ابتدای نوجوانی میدانست مادری است که قرار است رنجهای زیادی برای فرزندش بکشد. میدانست یک روز باید بایستد و خبر شهادت فرزندش را بشنود. او مادری بود که پذیرفته بود باید یک عمر بیقرار فرزند باشد. شاید به خاطر خوابی که در زمان حاملگی محمد ابراهیم دیده بود و این زندگی سرشار از افتخار فرزند را به او الهام کرده بود.
جبهه رفتنهای فرمانده لشگر ۲۷ محمد رسول الله، اما مادر را خیلی بی قرارتر میکرد. یک بار بعد از ۳ ماه که محمد ابراهیم از جبهه دل میکند و به خانه میآید، مادر حسابی قربان صدقهاش میرود و قسمش میدهد که زود به زود به او سر بزند. خبر شهادت محمدابراهیم سختترین لحظه زندگی حاجیه خانم بود. داشت شیشههای خانه را برای عید پاک میکرد که دامادش وارد خانه میشود و میگوید: حال ابراهیم خوب نیست و در یکی از بیمارستانهای اهواز بستری شده است. مادر خیلی نگران میشود و بیقراری امانش را میبرد. تا اینکه که پسر بزرگترش میآید و بدون هیچ مقدمهای وقتی این حالات مادر را میبیند میگوید: منتظر کی هستی مادر؟ ابراهیم شهید شده است.
با شنیدن این خبر مادر بیهوش میشود. بیهوشی که ظاهراً چند دقیقه طول میکشد، اما پس از آن مادر سالهای سال در بهت باقی میماند. پس از آن گفتگوهای زیادی با حاجیه خانم همت انجام شد. روزنامهها، خبرگزاریها و سایتها میخواستند بدانند او چطور توانسته است سرداری، چون محمد ابراهیم را تربیت کند.
شامگاه یکشنبه یک مهر ۱۳۹۹ حاجیه خانم نصرت همت مادر در سن ۹۱ سالگی بر اثر کهولت سن دارفانی را وداع گفت.
روایت زندگی عادی همسر سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت
اما ژیلا بدیهیان، همسر شهید حاج محمدابراهیم همت یکی دیگر از زنان نمونه است که در زمان جنگ پا به پای همسرش با دو فرزند کوچک قدم برمیداشت.همه آن جنگ روى دوش مردانى چون همت سنگینى مىکرد و به تبع آن روى دوش همسرانى چون شما. هیچ کس باور نمىکند که زندگى مشترک این زوج یک زندگى عادى بوده باشد.
ازدواج شهید همت برمیگردد به سال ۶۰؛ یک روز زنگ زد به مادر و تلفنی ماجرای خواستگاری اش از یک دختر اصفهانی را در پاوه گفت. مادر اول اعلام نارضایتی کرد و خواست همین جا شهرضا برایش یک دختر پیدا کند، اما حاجی قبول نکرد و گفت من همسری را میخواهم که همه جا دنبالم باشد. حتی تا لبنان …
خطبه عقدشان با کمترین تشریفات و آداب و رسومی و تنها با یک مهریه ۱۵۰ تومانی آن هم با اصرار پدر عروس، جاری میشود (همسر ابراهیم یکی از شرطهای ازدواجش با او، نداشتن مهریه بوده است). همسر حاجی خیلی دلش میخواسته که امام خطبه عقدشان را بخواند، ولی حاجی میگوید: «من راضی نیستم وقت مردی که این همه انسان با او کار دارند را به خاطر کار شخصی خودم بگیرم.»
همسر سردار شهید محمد ابراهیم همت، فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) زندگیاش را با حاج همت را اینطور روایت میکند: زندگى مشترک من و حاجى در شهر دزفول شروع شد. مدتى آنجا بودم و بعد به اصفهان برگشتم. هر موقع، حاجى از منطقه برمىگشت، ساعتهاى مرخصىاش را یا خانه مادرش یا خانه مادرِ من بودیم. در طول سالهاى زندگى با حاجى، فقط یک بار ایشان، آن هم مدت پنج روز در شهرضا بود؛ که این هم جنبه کارى داشت. زندگى ما، یک زندگى عادى نبود. من، حاجى را ماه به ماه مىدیدم. هیچ وقت نشد که ما بتوانیم سه وعده غذایى یک روز را با هم باشیم. روز سوم تولد فرزند اولمان مهدى، حاجى به اصفهان آمد. پانزده ساعت در اصفهان بود و مجدداً در دو هفتگى مهدى به اصفهان برگشت. به او گفتم: «تا حالا من از حق خودم به عنوان یک زن گذاشتهام، ولى از حق بچهام نمىگذرم.»
مهدى چهل روزه بود که حاجى برگشت و گفت: «مسکنى در اندیمشک تهیه کردهام.» همه وسایل زندگى ما، کمتر از بار یک وانت بود. چهار ماه و نیم در اندیشمک بودیم. بعد از این دوران، دانشگاهها باز شد و من براى ادامه تحصیل به اصفهان برگشتم. مدتى گذشت و حاجى خودش از ما خواست که در منطقه، نزدیک او باشیم. تیرماه سال ۱۳۶۲، بعد از پایان آخرین امتحانم، با حاجى از دانشگاه مستقیم به سمت اسلامآباد غرب رفتیم. حاجى آن موقع در پادگان اللّه اکبر اسلام آباد غرب بود. از این زمان تا دوم اسفندماه ۱۳۶۲ در اسلام آباد غرب بودیم. فرزند دوم ما، «مصطفى» دى ماه همین سال در اسلام آباد به دنیا آمد. زندگى با حاجى باعث شد که زندگى پیامبر(ص)، حضرت زهرا(س)، حضرت على(ع) و صحابه ایشان براى من از تاریخى بودن خارج شوند. الان من با اینها احساس غربت نمىکنم. چون حاجى نمونه واقعى یاران مخلص پیامبر در صدر اسلام بود؛ یک انسان به تمام معنا متعالى، افراط و تفریط در زندگىاش نبود. حق همه چیز را ادا مىکرد.
آخرین نگاه بر پیکر بیسرِ حاج همت
بخشی از آخرین نگاههای او بر پیکر بیسرِ همسرش حاج همت در سردخانه، این گونه توصیف شده است: «نگاهش لغزید پایین و روی پاهای حاجی ثابت ماند: این جورابها را همان دفعه آخر که میرفت خط برایش خرید. حاجی ساکش را که نگاه کرد و آنها را دید، خوشش آمد. با ذوق از او پرسید: بروم دو سه جفت دیگر بخرم؟ حاجی گفت: حالا بگذار اینها پاره شوند بعد. بدش آمد از دنیا. از آن جنازه. گفت: تو مریضیِ ما را نمیتوانستی ببینی، ولی حاضر شدی ما بیاییم تو را این طوری ببینیم و گریه کرد. به صدای بلند. حساب آبروی حاجی را هم نکرد. میدانست همت را همه میشناسند. میدانست باید محکم باشد. ولی خم شد و به زانوهایش دست کشید. انگار پیِ چیزی میگشت. از آنها که همراهش بودند پرسید: پاهایم کو؟ چرا نمیتوانم راه بروم؟ و همانجا روی خاک نشست».
روایت مادری که ۳ فرزند خود را در راه دفاع از عقیده و وطن فدا کرد
در جایی نه چندان دور از ما، مادرانی زندگی میکنند که فرزندانشان را در راه دفاع از عقیده و وطن فدا کردهاند و باز هم خود را مدیون و شرمنده انقلاب اسلامی میدانند و آرزو میکنند کاش فرزندان بیشتری داشتند تا به انقلاب تقدیم کنند. شهرضا دارای بیش از ۴۰ فرمانده شهید است، ۲ خانواده سه شهیدی کاظمینی و کفیل و ۴۵ خانواده ۲ شهیدی مربوط به شهرضا هستند.
یکی از این مادران، مرحومه سیده سلیمه حسینی است که سه شهید در دامان خود پرورش دادهاند و تقدیم انقلاب اسلامی کردهاند. ایشان معتقد بود، هر کس به اندازه خود وظیفهای دارد که اگر آن وظیفه را به درستی انجام ندهد، باید در پیشگاه شهدا پاسخگو باشد. آنان از هر آن چه داشتند گذشتند و جانشان را در راه اسلام و ایران فدا کردند.
مرحومه سیده سلیمه حسینی مادر شهیدان «ابوالفضل، منوچهر و اصغر کفیلی» است. ابوالفضل کفیلی متولد سال ۱۳۲۸ در ۲۷ فروردین ماه ۱۳۶۲ طی درگیری با دشمن بعثی در منطقه عملیاتی پاسگاه زید عراق به شهادت رسید؛ منوچهر کفیلی نیز متولد ۱۳۳۵ در تاریخ ۱۸ اسفند ماه ۱۳۵۹ در منطقه عملیاتی سرپل ذهاب به درجه رفیع شهادت نائل آمد و اصغر کفیلی نیز در سال ۱۳۳۸ دیده به جهان گشود؛ وی با لبیک به ندای خمینی کبیر در جبهههای حق علیه باطل حاضر شد و سرانجام در تاریخ ۸ آذرماه ۱۳۶۰ در عملیات آزادی بستان به شهادت رسید.پیکر مطهر این مادر شهید در روز ۱۳ دی ماه ۹۵ با حضور پرشور مردم شهیدپرور و مسؤولان شهرستان شهرضا به سمت امامزاده شاهرضا تشییع شد.
روایت صبوریهای یک همسر جانباز دفاع مقدس
همیشه زمانی که صحبت از جنگ به میان میآید ذهنها تنها درگیر سربازان و مردان میشود ولی حقیقت این است که در هرجنگ این زنان بودهاند که نقش مؤثری داشتهاند. زنانی که در زمان خود جنگ پشت جبهه مقاومت کرده و اکنون بعد از گذشت سی سال جوانی و عمر خود را صرف مراقبت و التیام دادن زخمهای یادگاران جنگ میکنند. همسر یکی از جانبازان ۷۰ درصد درخصوص دلیل علاقه خود برای ازدواج با یک جانباز میگوید: من از کودکی ارادت و علاقه خاصی به ساحت مقدس حضرت ابولفضل(ع) داشتم و دلیل تصمیم همین بود.
همسر این جانباز از تنهاییها و صبوریهای خود در روزهای اول زندگی مشترکشان میگوید، از دوران جنگ یک صندلی چرخدار برای خود به یادگار گرفته است، با وجود سختی تنهایی و مشکلات موجود همیشه خود را موظف به صبوری میکنم.
دختر این زوج در خصوص نقش پررنگ مادرش در ادامه حیات پدرش میگوید: اگر پدرم تاکنون دوام آورده و نشکسته بخاطر حضور مادرم است.
روایت فراق و بیخبری مادران شهدا، روایت نانوشته و آکنده از حزن همراه با عشق
گاهی میان همه هیاهوها و شلوغیهای این روزگار، صدای شیون و اشک و آه مادران به گوش میرسد. مادرانی که با قامتی خمیده و عصا به دست به امید یافتن نشانی از شهیدشان با هر مشقتی که هست خود را به مراسم تشییع شهیدی میرسانند و در کنار تابوت این شهید و آن شهید مینشینند؛ مادرانی که قامتشان از رنج هجران خمیده شده است.
آنانی که با صبر، فداکاری و با گذشتن از جگرگوشههای خود، تابلویی زیبا از عشق و ارادت به مکتب تشیع و سرسپردگی به خاندان عصمت و طهارت(ع) را از خود به نمایش گذاشتهاند. مادرانی که وقتی شهید گمنامی را میآورند در کنار آنها می نشینند و زمزمه میکنند که اگر مادرت نیست ما هستیم و تو تنها نیستی. شاید باورمان نشود که آنان برای بازگشت پیکر عزیزشان هر روز منتظر و چشم انتظاراند تا سالهای فراق را با آنها نجوا کنند. روایت فراق و بیخبری مادران شهدا، روایت نانوشته و آکنده از حزن همراه با عشق است، مادرانی که حرفهایشان بوی انتظار همراه با عشق میدهد ولی سالهاست با چشمانی منتظر و قلبی آکنده از غم و اندوه، بازگشت فرزندانشان را انتظار میکشند.
میم مثل مادری که اگر چه حسرت در آغوش کشیدن مزار جگرگوشهاش بر دلش ماند، مهربانانه و زلال قاب عکس دلبندش را به بغل گرفت و آمد. آمد تا مراسم تشییع شهیدان گمنام را از غربت در آورد، مبادا آنها در تنهایی و بی کسی به خاک سپرده شوند.
روایت زنانی که بهترین سرمشق و الگو برای یادگرفتن عشق و ایثار هستند
مادران شهدا شاهدانی بیادعا هستند که با الهام از مکتب حضرت زهرا(س) با خدا معامله کردند و فرزندانشان را در راه حق وحقیقت راهی جبهههای نبرد با کفر کردند، چنین مادرانی مقام و جایگاهی ارزشمند نزد خدا دارند، اما ویژگی بارزی که همه همسران شهدا و جانبازان داشتهاند روح و دید والایی بوده که روزی با انتخاب شجاعانه، عارفانه و عاشقانه خود قدم در مسیر و جبههای گذاشتهاند که امروز پس از گذشت سالها و تحمل مشکلات، حتی لحظهای از مسیر خود عقب نکشیدهاند.وجود این زنان میتواند بهترین سرمشق و الگو برای یادگرفتن عشق و ایثار واقعی شده و زندگی آینده جوانان را تضمین کند.
انتهای پیام/۶۳۱۰۱/آ/
منبع: فارس
کلیدواژه: مادر شهید همت نصرت همت مادر شهیدان کفیلی ازدواج شهید همت محمد ابراهیم ابراهیم همت حاجیه خانم مادر شهید سال ها روز ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۰۶۳۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مادر روحانی شهید «حبیب الله رضایی» آسمانی شد
به گزارش خبرگزاری مهر، «صابر سبحانی» رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان رودسر اظهار کرد: حاجیه خانم طیبه نصراله زاده مادر روحانی شهید حبیب رضایی گورجی امروز در سن ۸۴ سالگی، به علت کهولت سن به دیدار حق شتافت.
سبحانی افزود: پیکر این مادر شهید فردا پنجشنبه، ١٣ اردیبهشت ساعت ۹و نیم صبح در رودسر تشییع و در گلزار شهدای این شهر، در جوار مزار فرزند شهیدش به خاک سپرده میشود.
گفتنی است، حبیب اله رضایی گورجی سال ۶۵ در منطقه شلمچه، در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.
کد خبر 6094668